به گزارش خبرنگار مهر، سالیانی است که آیین ها و مراسم عزاداری حسین بن علی با عنوان رسوم عاشورایی در مناطق مختلف کشور و جهان برگزار می شود و عمری به اندازه واقعه عاشورا دارد.
در این میان یکی از کهن ترین نوع عزاداری در استان همدان که به مدد درایت و همت و ایمان قلبی گذشتگان پابرجاست و همچنان نام همدان را در علمداری کربلا زنده نگاه داشته، آیین سقایی شیفتگان امام حسین در این دیار است.
این آیین به قدری زیباست که هر ساله هزاران نفر از سراسر کشور برای دیدن و برخی به زعم خود برای حاجت خواستن به همدان می آیند تا در تاسوعا و عاشورا شاهد آن باشند.
هیئت سقاهای همدانی همانانی هستند که در آن مشتی مردان سیاه پوش با خلوص و فروتنی پای برهنه و چشم گریان و گل اندود با ذکری حزن آلود خیابان های همدان را طی می کنند.
به گفته معمران و مطلعان آیین عزاداری سقایی همدان در سنه ۱۲۷۷ خورشیدی تاسیس شده و موسس عزاداری سقایی در همدان مرحوم سید احمد روح بخش است که با کمک مرحوم کربلائی ابوالقاسم سقا هیئت سقایی عباسیه جولان را که اولین هیئت سقایی در همدان است پایه گذاری کردند.
سقایان خود را در شیوه سقایی پیرو و مرید ابالفضل العباس (ع) می دانند که منقول است در روز عاشورا در کربلا آوردن آب برای حرم امام حسین و یارانش بر عهده او گذاشته شده بود و عنوان علمدار سید الشهداء و سقای دشت کربلا از آن اوست.
ابوالفضل عباس(ع) برای سقا الگو و اسوه است
ابوالفضل عباس(ع) برای سقا الگو و اسوه است، عباس ارباب سقا است و سقایان او را در شهامت و جنگاوری یکه عرب می شمارند.
سقایان مکان هیئت خود را به احترام اربابشان عباسیّه می نامند و آن را خانۀ عباس می شمارند و هنگام راه افتادن دسته عزاداریشان در محرم الحرام در طلایۀ دسته پرچمی بر می گیرند که بر آن نام اباالفضل العباس نقش شده است.
شب تاسوعا و روز تاسوعا که به یاد و نام عباس است روضۀ ابوالفضل می خوانند و تنها به مرثیه خوانی برای او می پردازند و از کرامات و دلاوری های و خصوصیاتش نقل می کنند.
در مراسم ویژه سقایان در حسینیه در حالی که ذکر سقایی گرفته اند عزاداران چند بار دور می زنند و در پایان مداح به رسم سقاها چند بیتی نوحه می خواند و مراسم به پایان می رسد.
سقایان اهل سینه و زنجیر زدن نیستند و از آن کراهت می جویند و علم و کتل نمی کشند و تنها چند پرچم بزرگ در جلوی دسته عزاداری برمی گیرند چراکه بزرگان سقا علامت کشی را قبیح می دانند و برای آن کراهت قائلند.
سقایان از معدود دسته های عزا هستند که هنوز لباس آیینی به تن می کنند
سقایان از معدود دسته های عزا هستند که هنوز لباس آیینی به تن می کنند و مطلقا بدون لباس ویژه خود ذکر نمی گیرند و وارد دسته نمی شوند.
به گفته یکی از پیران سقا لباس سقایی در اصل ۷۵ قلم بوده که با گذشت زمان اقلامی از آن حذف شده و امروز رخت سقایی اقلام خاصی را در برمی گیرد.
پیراهن بلندی که تا زیر زانو می آید و برخی به غلط آن را لباده عربی می شمارند در حالیکه پیراهن سقایی باید تا زیر زانو باشد که دست و پا گیر نبوده و کار برداشتن آب و حمل کردن مَشک به آسانی انجام شود.
سرپوش که برای مردان جوان لچک است و برای پیران دستاری کوچک به قدر چهار یا پنج دور که به سر می پیچد و شالی بلند که بر گردن می آویزند.
نطع نیز روپوشی چرمی است که بر شانۀ راست مایل به چپ می اندازند و امروزه به جای چرم شبه چرم می پوشند.
پیران و بزرگان سقا کشکول بر دست می گیرند
پیران و بزرگان سقا کشکول بر دست می گیرند و آنان که جوانترند جامی برنجی و یا مسی به دست می گیرند.
در روز عاشورا کاسه ها و کشکول ها پر از سیب های سرخ می شود و این سیب ها نذر کسانی است که به مراد خود دست یافته و نذرشان پذیرفته شده است.
سادات بر شاخک های سیب های سرخ تکه پارچه های سبز می بندند و شالی سبز نیز که به زعم خود آن را به نام اجداد هاشمی نسب خویش که رنگ سبز معرفشان است متبرک می کنند، می اندازند.
تا چند دهۀ قبل لنگی کبود با خطوطی سفید و کمربندی با قلاب شیر نشان بر کمر می بستند که امروز از رخت سقایی حذف شده است.
سقاها در روز عاشورا سر و روی و سینه و دوش خود را گل مال می کنند و از گلی که متبرک به خاک کربلاست، استفاده می شود.
پیش از پوشیدن رخت، شوری برپاست به طوری که پیرانی که زودتر لباس پوشیده اند دیگران را یاری می دهند تا رخت را به آداب بپوشند زیرا پوشیدن رخت آدابی خاص دارد.
برای پوشیدن رخت عزا ابتدا وضو می گیرند، بسم اللهی می گویند صلواتی می فرستند و سپس پیراهن می پوشند، لچک می بندند، شال را چند دور بر گردن می پیچند و سپس بندی را که نطع بر دوش با آن برجا می ماند می بوسند، نیت می کنند و مراد می خواهند و بر دوش می اندازند.
رخت سقایی بدون نطع اعتباری ندارد و بدون وضو هرگز به آن دست نمی زنند
رخت سقایی بدون نطع اعتباری ندارد و بدون وضو هرگز به آن دست نمی زنند و بر دوش نمی آویزند. نطع را در هنگام نماز از تن باز می کنند.
از ظهر عاشورا و در روز سوم و هفتم و اربعین دیگر نه نطع را می پوشند نه کشکول و جام را به دست می گیرند چراکه عباس بن علی شهید شده و نطع و کشکول و جام که نشان و نماد اصلی سقایی است به احترام و عزای سقای کربلا برچیده می شود و آن را کنار می نهند.
کشکول نمادی از مشک است که آب را با آن بر می داشتند و نگاه می داشتند و سیب رمز جاودانگی و باروری است که سقایان بر آنان که طالب مراد و شفا هستند عطا می کنند.
رنگ سبز نیز که رنگی مقدس و بهشتی است و شعار پیامبر (ص) و اولاد علی بوده است و بشارت دهنده جاودانگی است، به چشم می خورد.
برخی از سقاها نطع را تمثیلی از مشک می دانند چراکه مانند مَشک از دوش آویزان می شود و برخی دیگر برای نطع جنبه کاربردی قائلند و آن را مانعی برای خیس نشدن لباس سقایی می شمارند.
پس از آماده شدن گروه، دسته عزای سقایی دو قسمت می شود
پس از آماده شدن گروه، دسته عزای سقایی دو قسمت می شود و هر قسمت دو صف به موازات یکدیگر گام بر می دارند.
در جلوی دسته اول و در دو صف آن سادات می ایستند و بعد با فاصله ای کوتاه دسته دوم می ایستد و میان دار جلویش از سادات است.
میانداران نقش اساسی دارند و مراقبند تا ذکر از ریتم خود نیفتد و به دنبال ذکر دست دیگر همخوانی و نظم صف ها حفظ شود.
دسته سقاها روز تاسوعا به بازار می روند، نماز را در مسجد جامع می خوانند و به عباسیه و یا حسینیه باز می گردند و روز عاشورا نیز به همین منوال ادامه می یابد.
هنگام نماز ظهر نیز در نزدیکی مسجد در خیابان می نشینند و نماز می خوانند چرا که نماز ستون دین است و برای سقا هیچ چیز مهمتر از ترک محرمات و انجام واجبات نیست و پس از نماز روضه خوان بر چهار پایه ای رفته روضه می خواند.
روز عاشورا پس از بازگشت به عباسیه بزرگ خطیب سقایان بر منبر رفته و یک یک سقایان در گذشته را یاد می کند و اللهم واغفره می گوید و تمام سقایان الهی آمین می گویند و مجلس با فاتحه و صلوات بر روان در گذشتگان به پایان می رسد.
سقاها شب قبل تاسوعا به نیّت عباس نان و ماست خیرات می دهند
سقاها شب قبل تاسوعا به نیّت عباس نان و ماست خیرات می دهند و صبح عاشورا به نیت علی اصغر شیر گرم پخش می کنند.
سقاها در مراسم و مجالس خود و نیز هنگام راه افتادن دسته، اشعاری را با آوازی غمگین و سراسر خلوص و خشوع زمزمه می کنند. برخی از این ذکرها بسیار کهن اند و معمولا شاعران آن مشخص نیست و جنبۀ عامیانه دارد.
اگرچه درمیان این اذکار شعرهایی از شاعران بنام همچون صابرهمدانی به چشم می خورد اما بسیاری از این ذکرها در گذر زمان از قریحه داغدار خود سقایان جوشیده و هر نسل ناخودآگاه با حفظ خصایص اصلی، تحت تاثیر شرایط زمانی و مکانی خاص هر دوره تغیراتی در آن داده است.
ویژگی بارز این ذکرها این است که روایی اند یا از زبان یکی از شخصیت های مظلوم کربلا که مشخصاً از زنان و کودکان حرم سیدالشهدا هستند بیان می شود.
هر ذکر به چند بند تقسیم می شود و هر بند از یک و یا دو بیت تشکیل می شود و در پایان هر بند یک مصرع و گاهی یک بیت با قافیه ای مجزا ترجیع وار تکرار می شود.
این ذکر ها از لحاظ ساختار و قالب بیشتر شبیه به تصنیف های قدیمی اند که با وزن منحصر به خود در دستگاه شور و با رعایت مرکب خوانی خوانده می شود.
آنچه عنوان شد گذری بر سنت سقایی همدانی ها در ایام عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) بود که امیدواریم به مدد خدای بزرگ روزی تمام ذکرهای سقایی جمع آوری و به همراه صوت آن در خدمت پژوهندگان فرهنگ و هنر و ادب ایران قرار گیرد تا راهی برای ثبت و ماندگاری آنها باشد.
نظر شما